عکس کوکو سبزی مجلسی
/GHOGHNOOS/
۳۵
۲.۷k

کوکو سبزی مجلسی

۸ مرداد ۰۲
‌یادگار من برای دختری که پایش را به این دنیا باز می‌کنم
جواهراتم نیست،
یا لباس های از آب گذشته...
عوضش تا دلش بخواهد برایش دفتر شعر کنار گذاشتم و حرف های مادر و دختری...
به وقت تجربه کردن هر چیزی کنارش هستم، پشت سرش...
یک جوری مَردَم را جلویش در آغوش می‌گیرم که باور کند ابراز احساسات و آغوش و بوسه گناه کبیره نیست،
معصیت نیست...
یادش می‌دهم زن باشد،
عاشق موهایش باشد و حواسش به نپریدن گوشه ناخونش،
ولی باید حواسش باشد که زن بودن با مستقل بودن هیچ منافاتی ندارد.
یادش می‌دهم محکم باشد،
به وقتش گریه کند و به وقتش مثل یک کوه پشت خودش بایستد و خودش خودش را در آغوش بگیرد....
می‌گویم که باید کتاب بخواند،
فیلم ببیند،
موسیقی خوب گوش بدهد و به جرمِ دخترانگی خودش را از بلند بلند خندیدن محروم نکند...
رو به رویش می‌ایستم و می‌گویم که یک وقت‌هایی برای خواسته‌ات هرکاری باید بکنی،
تا بشود داشته...
برای آن خواسته‌هایی که موقع فکر کردن به آن قلبت تالاپ و تولوپ می‌کند هر کاری توانستی بکن...
به او می‌گویم که دوست داشتن مردها را از زبانشان که نه
از چشم‌هایشان بخواند از توجهی که می‌کنند و از اهمیتی که به او می‌دهند.
یادش می‌دهم ماندن به پایِ یک آدم رفته و حرام کردنِ خوشی برای خودش عاشقی کردن نیست...
می‌گویم مردی که دوستت دارد تو را همینطوری که هستی می‌خواهد،
بدونِ تغییر سایز و تغییر قیافه و عقیده ات...
یادش میدهم زندگی فقط درس و کتاب نیست،
باید زنانگی یاد بگیرد
زنانه ناز کردن و زنانه محکم بودن...
به او خواهم گفت که با همین دستانِ ظریفش میتواند دنیا را عوض کند و آرزوهایش را به دست بیاورد
و همین ظریفِ شانه‌هایش می‌تواند تکیه گاهِ مردی باشد،
همان مردی که پای همه چیزش ایستاده.
حرف‌های زیادی دارم با دخترکم،
وقت نمی‌شود خیلی‌ها را برایش بگویم.
عوضش تا دلش بخواهد
برایش دست نوشته های مادر و دختری یادگار می‌گذارم به جایِ چیزهای به درد نخور.
‌.
متن از فاطمه جوادی
...